گپ و گفتی کوتاه
از یاد نبریم با قبولی در رشته ی پزشکی، هنوز قوانین حافظه مان همانست که بود. به تلاشی درهمان حد دوران کنکور احتیاج داریم.
در مرور مطالب قانون PQRST هنوز بجاست. ابتدا preview آنگاه طرح سوال (questions)، مرور(reading) و سپس stabilization که با روشهایی مثل آنچه در روش J5 آمده قابل دستیابی است. درنهایت test میباشد.
طبق بررسی ها برای تثبیت یک مطلب در حافظه به حدود دویست بار تکرار نیاز است.
یادمان نرود عمده نبوغ به تلاش است، نه حافظه یا IQ
در مورد مطالبی که مطالعه می کنیم حتما فیلم، انیمیشن یا تصاویر مرتبط با موضوع را پیدا و تماشاکنیم. اگر نشد خود شروع به نقاشی کنیم. قویترین حافظه ی بشر نوع بینایی است. یکی ز بهترین اطلسها برای بیماریها کتاب CIBA تالیف و نقاشی دکتر Netter،میباشد
از دفترچه های کلاسوری با قابلیت جابجایی برگه های داخلی برای نوت برداری استفاده کنیم. برگه های داخلی movable امکان دسته بندی مکرر مطالب (بجای دورریختنشان) را میدهند.
تا حد امکان از کتاب های خلاصه و پرمحتوا استفاده شود. اما مرور مکرر تا رسیدن به تسلط کامل انجام گیرد
اسلوب نوشتاری کتاب های پزشکی کاربردی نیست. از تعریف شروع -به پروگنوز ختم میشود و بیشتر شبیه یک کاتالوگ میباشد و جنبه ی استفاده ی بالینی ندارد. این قصه درنگارش کتاب تا مقطع فوق ادامه داشته و تصور اینکه درمراحل بعدی اصلاح میشود آرزویی عبث است. متاسفانه کسی به فکر اصلاح روش نگارش رفرنسها یا معرفی کتابهای بعضا بومی با قابلیت کاربردی به عنوان رفرنس نمیباشد
پیشنهاد میکنم تمامی تعاریف و اسمهای موجود درکتب که به آن برمیخوریم را دردفترچه ی کوچکی جمع آوری کنیم. شاید تا پنجاه درصد از حجم مطالعاتی ما را بخاطر سپردن اصطلاحت و تعاریف و نامهای غریب اشغال میکند و مرورهای مکرر اجباریشان به سبب فراموشی.
همیشه کارت کوچکی شامل اطلاعات دارویی داروهای مورد استفاده در بخشهای گوناگون-شامل شکل دارویی و دوز- در جیب داشته و تکرار کنیم
در ابتدای مطالعه ی هر مبحث از خود بپرسیم کدام چاپترها از بیماری بحث میکنند که در آینده به عنوان یک بیمار سرپایی احتمال مراجعه شان به مابیشتر است. روی آنها فوکوس کنیم.
حتما از جداول تشخیص افتراقی استفاده کنیم.بویژه تاکید من روی گردآوری و مطالعه ی آلگوریتمهای تشخیصی است که هم دانش مارا از تشخیصهای افتراقی بالا برده و هم راه رسیدن به تشخیصها را به ما می آموزند.
بهتر است همیشه ابتدا problem basedرفتار کرده و آلگوریتم مربوطه را که به مثابه ی ریشه و تنه ی دانشی است که قرار است بیاموزیم در خودinstallکنیم .سپس مطالب بعدی که به مثابه ی شاخ و برگندرا به این پیکره بیافزاییم .این باعث میشود مطالب را ارزش بندی کنیم.و روی مطالب ارزشمندتر بیشتر کار کنیم.
از نگاه دانشجویی که فقط به تست زنی می اندیشد همه ی مطالب تقریبا هم ارزش اندواین به حجم کارهای عبث می افزاید. تفکر آلگوریتمیک باعث میشود علت طرح برخی سوالها توسط طراح سوال را درک کرده و برخی مطالب کم ارزش که هیچگاه درسوالات نمی آید را حذف نماییم.
با توجه به حجم بالای مطالب درابتدای هر مرور از خود بپرسیم :چه قسمتهایی را لازم نیست مطالعه کنم؟
آنها رابرای همیشه از رفرنس خود حذف کنید
از یادگیری سه گانه ی زبان-منطق یا فلسفه -و روش تحقیق به بهانه ی مطالعه درپزشکی هیچ روزی غافل نباشیم که موجد خودشناسی اند و مولد self steem